سیده بی بی؛ پیرزن سیده و سالخورده ای است که در حاشیه همین شهری که امامش را به رضای غریب الغربا میشناسیم زندگی میکند. امامی که البته رضا بود به رضای خدا. سیده بی بی خیلی بیشتر از تمام هفتادوهفت سالگی اش به امام رضا ارادت دارد. پنجاه سال پیش پس از فوت همسر و دو فرزندش به مشهد می آید و پناهنده امام رضا میشود. و کمی بعدبستگانش اورا پیدا میکنند و بخشی از خانه شان را دراختیار بی بی میگذارند. حالا دیگر بی بی 50 سال است که بدون هیچ تعطیلی، هرروز به زیارت امام رضا می آید. هرروزِ سال وبدون هیچ وقفه ای. با اتوبوس می آید و با همان هم برمیگردد. و البته سالهاست که ساعاتی از روز را دریکی از موسسات قرآنی نزدیک خانه اشان به رایگان خدمت میکند و چایی دم میکند. حالا بی بی شفائی یا همان سیده بی بی عزیز محل است و در تمام این سالها بستگانش به خوبی از او مراقبت وپرستاری میکنند. دلق گدای عشق را گنج بود در آستین زود به سلطنت رسد هرکه بوَد گدای تو "سیدحمیدهاشمی"
نظر شما